همیشه حرف از رفتن هاست...
ای کاش
کسی،
با آمدنش،
غافلگیرمان کند...!
اللهم عجل لولیک الفرج
همیشه حرف از رفتن هاست...
ای کاش
کسی،
با آمدنش،
غافلگیرمان کند...!
اللهم عجل لولیک الفرج
موضوع انشاء: پاييز
هر سال پاييزكه ميشه تيريپم ميشه اين:
يه شلوار جين تيره
يه كاپشن اسپورت تيره
يه كفش اسپورت مشكي
يه شال گردن رنگ وق (در صورت لزوم)
هندزفري تو گوش
دست تو جيب (يه چيز تو مايه هاي عكس وبم)
سر پايين
زير زيري مردمو نيگا كردن
موزيك فقط فاز ابي از اون قديمياش
نشستن تو نيمكت خاليه پاركها
پياده رفتن مسيرهايي كه تا يه ماه قبل با تاكسي ميرفتم
حس كندن از يه چيزايي و رفتن تو افق
ترجيح دادنه تنهايي به هر چيز ديگه اي
كمتر ميخندم
كمتر شوخي ميكنم
نميدونم حال خوبيه يا بد. ولي باهاش راحتم. حاله رو ميگم:)
.
.
.
يه سري چيزا رم نميشه گف
اخه افت داره
ميدوني
اينجا جاش ني
نه حوصله نصيحت دارم
نه سر در مياره كسي از كارم
نه ميدونه كسي چيزي در بارم
خودمو بستم به مسيرم كارم
(تتلو)
Steatorrhea (or steatorrhoea) is the presence of excess fat in feces. Stools may also float due to excess lipid, have an oily appearance and be especially foul-smelling.[citation needed] An oily anal leakage or some level of fecal incontinence may occur. There is increased fat excretion, which can be measured by determining the fecal fat level. The definition of how much fecal fat constitutes steatorrhea has not been standardized
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA
MicrosoftInternetExplorer4
Possible biological causes can be lack of bile acids (due to liver damage, hypolipidemic drugs, gallbladder removal (cholecystectomy), defects in pancreatic enzymes, and defective mucosal cells. The absence of bile acids will cause the feces to turn gray or pale. Another cause of steatorrhea is due to the adverse effect of octreotide or lanreotide, which are analogs of somatostatin, used clinically to treat acromegaly.
Treatments are mainly correction of the underlying cause, as well as digestive enzyme supplements
همتون رو دوست دارم (کوثر)
...
همین چند روز ِ پیش بود! روز ِ تولد شما،که با اشتیاق نوشتم که دلم براتون تنگ شده و ...
راستش باور نمی کردم که به این زودی اتفاق بیفته! هنوزم باور نمی کنم که فردا ...
چقدر سنگین شدم! خجالت میکشم ولی میام دوباره به رسم ِ رفاقت قدیم و شفقت دائم ِ شما ..
و این بار،با حاجتی جدید ..!
.
.
دارم میرم باز! با اشتیاق! نایب الزیاره و دعاگوی همه تون هستم ... دعام کنید ..
:)
پرندهها موجودات خوشخیالی هستند
میدانند پاییز از راه میرسد
میدانند باد میوزد،
باران میبارد
اما خاطراتشان را میسازند...
پرندهها همهچیز را میدانند..
اما، هر پاییز که میشود
قلبشان را برمیدارند و
به بهار دیگری کوچ میکنند...دنیا آنقدرها هم کوچک نیست
که بتوانی صداها را به خاطر بسپاری
و یادت بماند که در کدام خیابان،
روی کدام درخت
پرندهای غمگین میخواند...
دنیا آن قدرها کوچک نیست
که آدمها را با هم اشتباه نگیری
و بدانی دستی که عشق را میان موهای تو میریزد
همان دستیست
که به نشانهی تسلیم بالا میرود
و با تکان از پشت پنجرهی قطاری از تو دور میشود..
نه، دنیا کوچک نیست
وگرنه من هر روز نشانی خانهات را گم نمیکردم
و لابهلای سطرهای غمگین زندگی
به دنبال ِ دستهای تو نمیگشتم..
دنیا اگر کوچک بود
کوه هم به کوه میرسید
من و تو که جای خود داریم..
دنیا آنقدرها هم کوچک نیست
که بتوانی صداها را به خاطر بسپاری
و یادت بماند که در کدام خیابان،
روی کدام درخت
پرندهای غمگین میخواند...
دنیا آن قدرها کوچک نیست
که آدمها را با هم اشتباه نگیری
و بدانی دستی که عشق را میان موهای تو میریزد
همان دستیست
که به نشانهی تسلیم بالا میرود
و با تکان از پشت پنجرهی قطاری از تو دور میشود..
نه، دنیا کوچک نیست
وگرنه من هر روز نشانی خانهات را گم نمیکردم
و لابهلای سطرهای غمگین زندگی
به دنبال ِ دستهای تو نمیگشتم..
دنیا اگر کوچک بود
کوه هم به کوه میرسید
من و تو که جای خود داریم..
چه خوب است که این کلمهها دیگر
ارث پدری کسی نیست
و با آنها میتوان
دنیاهای دور بهتری ساخت..
میتوان دست بادبادکی را گرفت و
تا روزهای روشن کودکی دوید..
چه خوب است که میتوان
قایقی نوشت و به پشت دریاها رفت..
میتوان دیواری ساخت و
برای همیشه
پشت حرفهای یک سطر قایم شد..
میتوان نقطهای گذاشت و برگشت...
من سخاوت را از پدرم به ارث بردهام
میتوان برای هر آدم شعری نوشت و
نیمهشب به خواباش بُرد..
میتوان آنقدر با کلمات بازی کرد
تا خوابات ببرد/
به خواب آدمهایی که با کلمات خوشبخت شدهاند..
بگذار زندگی راه خودش را برود..
بگذار خیال کند که ما هنوز
برای گردش یک سال دیگر، یک روز دیگر، یک بوسهی دیگر
به او وفادار خواهیم ماند...
بگذار نداند که ما در پریشانی پرسشهایمان
بارها با مرگ خوابیدهام...
ما برای زندگی،
نه به هوا نیازمندیم
نه به عشق،
نه به آزادی..
ما برای ادامه،
تنها
به دروغی محتاجیم که فریبمان بدهد..
و آنقدر بزرگ باشد
که دهان هر سوالی را ببندد...
*****************************
هر دو شکستیم. تو قلب مرا ...من غرورم را
هر دو رقصیدیم.تو با دیگری...من با ساز های تو
هر دو بازی کردیم.تو با من... من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
ڕهنگه کۆمهڵگهی ئێمه یهکێک بێت لهو کۆمهڵگانهی زۆرترین دهستێوهردانی تێدا دهکرێت له ژیان و ئازادییه تاکییهکاندا، بۆ ههر دهستێوهردانێکیش پاساوی بێ مانا و بێ بنهما ئاماده کراوه، یهکێک بهناوی دڵسۆزی و ئهوی دی بهناوی حهرام و حهڵاڵ و ئایینهوه و یهکێکی تر بهناوی هاوڕێیهتی .. دۆستایهتی .. خزمایهتی .. حزبایهتی .. کوردایهتی … و تد، دهرگای ئهو دهستێوهردانه بهڕووی خۆیاندا دهکهنهوه و لێوهی دزه دهکهنه ناو ژیان و ئازادییهکانی ئهم یان ئهوهوه، بهجۆرێک دهستێوهردان وهک ڕهفتارێکی کۆمهڵایهتی بۆته بهشێک له نهریتی کۆمهڵگه، بهڵام پاڵنهره دهروونییهکانی پشتی ئهم ڕهفتاره کۆمهڵایهتییه قێزهونه وهک خۆی خوێندنهوهی بۆ ناکرێت و لهزۆرینهی حاڵهتهکاندا نائامادهیه له هزری تاکهکاندا، بهڵام ههروهک چۆن هیچ دوکهڵێک بێ ئاگر نییه بهوجۆرهش هیچ ڕهفتارێک بێ پاڵنهر بوونی نییه، جا ئهو پاڵنهره ههستی بێت یان نهستی.
بچنه دریژه ی بابه ت
گاهی تنهایی آدمها
به عمق دریاست...
اما برای پر کردنش
یک لیوان محبت کافیست ...
"متن موزیک"
از باغ میبرند چراغانیات کنند
شهادت یگانه فرزند علی بن موسی الرضا،محمد بین علی جواد التقی بر همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد.
ولادت:
امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت . نام آن بزرگوار محمد و معروف به جواد و تقی است . القاب دیگری مانند رضی و متقی نیز داشته ولی تقی از همه معروفتر است .
ازدواج امام:
مأمون نخستین کاری که کرد، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد .
دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود، چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب مادیات و جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار و از راه اصلی منحرف، شیعیان متفرق شده و مأمون خود قوی می شود .
مأمون همچنین می خواست با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقمند به آنان نشان دهدد.
و البته باید در نظر داشت امامان از آنجا که از آینده اطلاع دارند، هیچ کاری را بدون آگاهی انجام نمی دهند، امام جواد نیز بخوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وی رضایت داد .
برای پذیرش این وصلت از سوی امام دلایلی ذکر شده است، از جمله اینکه: حفظ شیعیان از جمله دلایل امام محمدتقی(ع) برای این وصلت بوده است، امام با وجود آگاهی از حیله و نیرنگ مأمون به این وصلت رضایت می دهد تا شیعیان را از دسیسه های کینه توزانه مأمون حفظ کند .
امام اگرچه تن به این ازدواج داد، اما شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله های از پیش تعیین شده خود دست یابد.
دوران امامت:
امام جواد (ع) در سال 203 هجری قمری پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مأمون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود.
وبژگی:
از ویژگیهای بارز و شناخته شده امام، جود و بخشش آن بزرگواراست .
سفر حج و شهادت:
امام جواد (ع) به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر برخی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و در همان سال به شهادت رسید.
امام نهم آخر ماه ذیقعده سال 220 هجری به سرای جاویدان شتافت . مزار مطهر وی در کاظمین است.
باشد که مورد عنایت و کرم ان حضرت واقع شویم.درود می فرستیم بر محمد و آل محمد.
{تهمینه}
السلام علیک یا جواد الائمه علیه السلام
من به لطف نگاهــت ای باران
سـوی مشهــــــــــد زیاد می آیم
دست بر روی سینه هر بار از
سمت باب الجـــــــــواد می آیم
امام صاذق علیه السلام فرمودند:
اگر می خواهی بزرگوار شوی ملایم باش
و اگر می خواهی خوار شوی درشتی کن
اصل ماجرای نامه ی سردار سلیمانی به وزیر دفاع آمریکا :
چند روز بعد از نامه مثلا تهدید آمیز اوباما به رهبری ایران و پاسخ کوبنده ی
رهبری با سخنرانی خود نامه ای از 7 لایه ی امنیتی گذشته بود و روی میز
وزیر دفاع آمریکا قرار گرفته بود .
وزیر نامه را باز کرد .. عرق سردی بر پیشانی اش نشست .. روی نامه آرم سپاه
پاسداران حک شده بود ! با اضطراب شروع به خواندن نامه کرد :
" اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد "
قاسم سلیمانی
فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران
کاری بسیار زیبا و شنیدنی از احمد ذاکری بنام ادونوم
و
استقلال ایران در مجموع با نتیجه4بر6مغلوب سئول کره جنوبی شد
مـیـخـوامـْ
عآشق بـشمـْ !
بـعـد بـآ اونـْ قــدَمـْ بـزنـمـْ
لـَحـظـه هآمـ و بـآهـآشـْ بـسآزَمـْ
بـهـشْ بـگـمـْ دوسـِتــْ دآرَمـْ وَ وَقـتـیـ مطمـئنـ شد
مـُنـتـظـِر بــآشـَمـْ تـنـهـآمـْ بـزآر و بـگـه : مـآ از اولـْ مـآلــِ هـَمـْ نـبـودیـمـْ :!
وَ
مـَنْ دوبــآرهـ مـِثـلــِ هـَمـیـشـه گـوشـهیـ اُتـآقـْ
بـشـیـنـَمـْ و آهَـنـگــِ غـَمـْ گـیـنْ گـوشـْ بـدَمـْ
فـقــَط فـَرقـشْ بـآ قـبـلـا ایـنـِ کـه قـبـلـا فـآرغـ بـودَمـْ الـآنْـ عــآشـِقــَمـْ!
میگویند..
خدا همه جاهست ...
اما نمیدانم چه حکمتی ست که هربـــــــــار میخواهم صدایش بزنم..
نگاهم به آن بالاها گره میخورد ...
آنقدر بالا ....
که اشکهایم از مرز صورت وگردن ، سُـر میخورند پایین و
توی یقه لباس گم میشوند .......
خدایا ..
کاش یکبار روبرویم مینشستی ...
كودك درون عزيزم
رو به اتمامم
شبيه آتشي
كه رويش آب پاشيده باشند...
پرم از آخرينجلز و ولز ها و ناله هاي دقايق خاموشي
پرم از دود،اين آخرين نشانه هاي وجود
من، اكنونم پر شده ام از حسرت !
حسرت لحظه هاي زبانه كشيدن...سوزاندن
ســـ ــــلامــ بــ ـهــ همـه
مهـدیه نیـــــست شایـــد چند وقت دیگهـ بیاد فعلا من آپ میکنم!!
♥ فـــ ــآ طــمــهـــ♥
او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند
چهارمین مرحله رقابتهای جام جهانی لید و سرعت از 27 تا 29 سپتامبردر کشور روسیه ، با نتایج زیر پایان یافت ، رامون جولیان در این مرحله به بیست و دومین مقام اول خود در این رشته دست یافت و در حال حاضر بهترین سنگنورد رشته لید می باشد.
رشته |
زنان |
مردان |
لید |
1- جین کیم – کره جنوبی 2- مگدلنا – اتریش 3- موموکا اودا - ژاپن |
1- رامون جولیان – اسپانیا 2- جاکوب شوبرت – اتریش 3- هیونبین مین – کره جنوبی |
تعداد کل : 29 نفر |
تعداد کل : 32 نفر | |
سرعت |
1- آلیانا گایداماکینا – روسیه 2- یولیا له وچکینا – روسیه 3- ماریا کراساوینا – روسیه |
1- آرسنی شوچنکو – روسیه 2- لیبور هروزا – جمهوری چک 3- کوئیکسین زیهونگ – چین |
تعداد کل : 24 نفر |
تعداد کل : 26 نفر |
ديروز وقتي زنگ نزدي خيلي دلم گرفت.تا ساعت ۳ چند بار گريه كردم.شايد ديگه دوستم نداري.فقط يه خواهش ازت دارم اگه يه روزي احساس كردي كه ديگه حسي به من نداري لطفا باهام بازي نكن و فقط مستقيم بهم بگو كه ديگه تموم.نمي خوام بين زمين و هوا آويزون باشم.مي خوام يا تو اسمون باشم يا پرت بشم ته دره.
ديروز اخرشم دق دلم رو سر علي خالي كردم.
نميدونم حتي ديگه سر ميزني يا نه ولي دلم خيلي گرفته.فكر مي كردم كه تابستون تموم ميشه ما راحت تر مي شيم ولي.....
تعداد صفحات : 3